یازدهم سپتامبر و رمزگشایی از ابعاد آن را از آن جهت میتوان مهم دانست که این واقعه سر فصل جدیدی در سیاست خارجی آمریکا و روابط بینالمللی کشورهای دیگر گشود.
پس از 11 سپتامبر دولت آمریکا با این استدلال که مورد تهاجم عملیات تروریستی قرار گرفته، دفاع را حق خود دانست و اذهان عمومی را برای تهاجم نظامی به افغانستان و عراق آماده کرد.
اختلاف شگرفی که بین تحقیقات دانشمندان از رویدادهای مختلف 11 سپتامبر با روایتهای رسمی آمریکا از این واقعه وجود داشت بسیاری از تحلیلگران را به این نتیجه رساند که این حادثه به آن سادگی که دولت آمریکا در ابتدا وانمود میکرد، نبود.
با آنکه محققان 11 سپتامبر از لحاظ نگاههای تخصصی به شدت با یکدیگر متفاوت بوده و تخصصهایی از علوم و جغرافیای سیاسی تا علوم فیزیک و مهندسی و حتّی فیلمبرداری داشتهاند، اما نتایج بررسیهای آنها از هر زوایهای که بررسی شده است تنها به یک نتیجه رسیده است: دولت آمریکا در شرح واقعه صادق نبوده است.
در قسمتهای پیشین این گزارش، مستندات و مدارکی را شرح دادیم که این منتقدان با توجه به آنها گزارش رسمی آمریکا از وقایع 11 سپتامبر را زیر سوال بردهاند. بخش یازدهم این گزارش را با مرگ مشکوک دهها و به گفته عدهای صدها نفر از شاهدان عینی 11 سپتامبر که با روایت رسمی آمریکا مخالفت کردهاند، پی میگیریم.
باری جنینگ که نتوانست دیدههایش از 11 سپتامبر را شرح ندهد، در سال 2008 به قتل رسید |
1- باری جنینگ
فعالیتها: مسئول «واحد هماهنگی اضطرای حوزه مسکن شهر نیویورک»
یازده سپتامبر: جنینگ در روز 11 سپتامبر ساعتها در ساختمان شماره 7 مرکز تجارت جهانی به دام افتاده بود.
ساختمان شماره هفت یک ساختمان 42 طبقه در کنار برجهای دو قول بود که به طور اسرارآمیزی ناگهان فرو ریخت. دولت آمریکا علت سقوط این ساختمان را آتشسوزی و ریختن خرابههای برجهای دو قلو بر آن عنوان کرد.
منتقدان پس از آن عنوان کردند به هیچ وجه امکان ندارد ساختمانی با این استحکام بر اثر آتشسوزی تنها در دو طبقه و ریختن خرابههای ساختمانی دیگر بر آن اینچنین فرو بریزد.
شواهد دیگری اعم از فرود متقارن ساختمان، آسیب ندیدن ساختمانهای اطراف، روایتهای شاهدان عینی، پیدا کردن شواهد ماده منفجره قوی در آزمایشهای دانشمندان بر روی نمونههای خاک به دست آمده از خرابههای برجهای تجارت جهانی و غیره تمامی محققان را به این نتیجه رساند که فروپاشی ساختمان تجارت جهانی تنها با انفجار بمب امکانپذیر بوده است.
پس از فروپاشی ساختمان شماره 7، جنینگ در تصاویر ویدئویی متعددی تأکید کرد او و همکارش «مایکل هس» که با هم در این ساختمان بودهاند به واسطه یک انفجار عظیم به عقب پرتاب شدهاند. جنینگ همچنین گفته است که آنها حتی پیش از فروپاشی برجهای دو قلو چندین بار صدای انفجارهای مختلفی را از زیر زمین ساختمان شماره 7 شنیدهاند.
فیلم زیر تنها چند دقیقه پس از خارج کردن جنینگ و دوستش از ساختمان مذکور گرفته شده است. در این فیلم هر دو نفر میگویند بر اثر انفجار بمب به عقب پرتاب شدهاند.
جنینگ همچنین گفت که چندین جنازه را در این ساختمان مشاهده کرده که این بر خلاف روایت رسمی آمریکا بود که تأکید میکرد هیچ کسی در ساختمان شماره 7 کشته نشده بود.
مرگ: 16 آگوست 2008/ تنها دو روز پیش از انتشار اولین نسخه پیشنویس گزارش «بنیاد ملّی فناوری و استانداردها»
قرار بود این گزارش به بررسی دلایل سقوط ساختمان شماره 7 بپردازد که به اعتقاد عدهای رازآلودترین و بحثانگیزترین حادثه 11 سپتامبر بود، چرا که اگر این ساختمان بر اثر آتشسوزی فرو ریخته بود، اولین ساختمان با چارچوب فولادی در دنیا بود که بر اثر چنین عاملی فرو میریخت.
دو روز پس از مرگ جنینگ، «بنیاد ملّی فناوری و استانداردها» با نادیده گرفتن تمامی شواهد و از جمله گزارشهای جنینگ اعلام کرد که سقوط ساختمان شماره 7 بر اثر انفجار نبوده است.
این گزارش با انتقادهای فراوانی از طرف گروههای مختلف از جمله گروه «مهندسان و معماران پیگیر حقایق 11 سپتامبر»، گروه حقیقتیاب 11 سپتامبر و بسیاری دیگر از گروههای محقق در این باب روبرو شد.
موارد مشکوک: دلیل مرگ وی هرگز به صورت علنی اعلام نشد. یکی از دوستان وی به نام «اوری» که مصاحبه مفصلی با جنینگ داشته و حتم داشت او به قتل رسیده است، یک کارآگاه خصوصی را مأمور تحقیق برای بررسی دلایل مرگ وی کرد، اما او پس از مدتی به دلایل نامعلوم از ادامه تحقیق انصراف داد.
مرگ جنینگ یک ماه بعد از وقوع آن، در تاریخ 16 سپتامبر 2008 اعلام شد.
جنینگ پیش از مرگ، چند بار تهدید شده بود که اگر به اظهاراتش ادامه بدهد، از شغلش اخراج خواهد شد.
بیورلی اکرت، که در حادثهای غمانگیز همسرش را در 11 سپتامبر از دست داد، خودش هم قربانی کشف حقایق این روز سیاه تاریخ آمریکا شد |
2- «بیورلی اکرت»
فعالیتها: یکی از فعالان گروههای حقیقتیاب 11 سپتامبر و از مهمترین افرادی بود که برای تشکیل کمسیون حقیقتیاب 11 سپتامبر بود. وی نماینده خانوادههای قربانیان 11 سپتامبر بود.
اکرت یکی از منتقدان صریح بررسیهای دولت بوش درباره واقعه 11 سپتامبر بود. اکرت هچنین یکی از بازماندگان 11 سپتامبر بود که از قبول خسارت مالی هنگفتی که دولت وقت آمریکا برای خانوادهها و یازماندگان این خانوادهها در نظر گرفته بود سرباز زد و گفت ترجیح میدهد به جای آن از طریق دادگاه مطالباتش درباره حقایق این واقعه را پیگیری کند.
بخشی از بیانیه وی در سال 2003 که در همین خصوص منتشر کرد از این قرار است:
«تصمیم گرفتهام به جای دریافت خسارتی که به بازماندگان قربانیان پرداخت میشود به دادگاه بروم. میخواهم بدانم ناگهان در سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی ما چه مشکلی پیش آمد که دستهای از مذهبیهای افراطی توانستند چهار هواپیمای مسافربری آمریکا را به ابزار هجومی تبدیل کنند، به شهرهای ما حمله کنند و سه هزار شهروند را به راحتی به کشتن دهند؟ میخواهم بدانم چه اتفاقی افتاد که دو آسمانخراش 110 طبقه ظرف کمتر از دو ساعت فروریخت ....
بنابراین من به کنگره و تمام کسانی که توطئه کردهاند تا توجه مردم را از قصورات بخشهای دولتی و خصوصی در این حادثه منحرف کنند میگویم: زندگی همسر من ارزشمند بود و من اجازه نخواهم داد، مرگ او بیمعنا شود. نمیتوانید سکوت مرا بخرید.»
یازده سپتامبر: اکرت از جمله کسانی بود که همسرش، «سین رونی» را در حادثه 11 سپتامبر از دست داد. وقتی هواپیماها به برجهای جهانی برخورد کردند، رونی به اکرت تلفن کرد و به او گفت که در طبقه صد و پنجم ساختمان است، اما نمیتواند راه خروج را پیدا کند. رونی برای اینکه بتواند از آن مهلکه جان سالم به در ببرد، تلاش کرده بود خودش را به پشتبام ساختمان برساند که در بین راه گیر افتاده بود و برج سقوط کرده بود. اکرت چنانکه در مصاحبهای در سال 2001 گفت تمام صدای سقوط برجها را از پشت تلفن شنیده است.
مرگ: در تاریخ 12 فوریه 2009، اعلام شد وی در سانحه هوایی نیوجرسی به نیویورک درگذشته است. هدف اکرت از این مسافرت این بود که در نیویورک با اعضای خانوادهاش جمع شوند و در تاریخ 15 فوریه آن سال مراسم تولد همسر مرحومش را برگزار کند.
موارد مشکوک: اکرت یک هفته پیش از مرگش، به عنوان نماینده خانوادههای قربانیان 11 سپتامبر با باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا دیدار کرده و با وی در خصوص زندانیان گوانتانامو، خانوادههای قربانیان 11 سپتامبر و مسائل دیگر گفتگو کرده بود.
اکرت یک هفته پیش از مرگش با اوباما درباره زندان گوانتانامو و قربانیان 11 سپتامبر گفتگو کرده بود |
3- کنیث یوهانمن:
کنت یوهانمن به همراه مادرش |
فعالیتها: یکی از نگهبانان مرکز تجارت جهانی بود که گزارشهایی از مشاهده چندین انفجار در زیرزمین و طبقههای بالایی برجها ارائه کرد.
یازده سپتامبر: یوهانمن در روز 11 سپتامبر، قبل از حمله هواپیمای اول منتظر آسانسور بود که این ساختمان مورد حمله قرار گرفته و تخریب شد. وی سمتی مشابه با «ویلیام رودریگز» داشت که آخرین فردی بود که از ساختمان در حال سقوط تجارت جهانی خارج شد و او هم با روایتهای رسمی آمریکا از این واقعه مخالفت کرد.
یوهانمن و رودریگز پس از حوادث 11 سپتامبر شرح مفصلی از آنچه در این روز مشاهده کرده بودند، ارائه دادند. روایتهای آنها با گزارش رسمی آمریکا از 11 سپتامبر کاملاً متفاوت بود. هر دوی آنها گزارش دادند که قبل و بعد از برخورد هواپیمای اول به برج شمالی صدای انفجار از زیر زمین آن شنیدهاند.
یوهانمن اصرار داشت که هیچکدام از این انفجارها ارتباطی به برخورد هواپیما به ساختمان نداشتند.
مرگ: در تاریخ 31 آگوست 2008، اعلام شد که وی با شلیک گلوله به سرش، خودکشی کرده است.
یوهانمن پیش از مرگش مدام شرح دیدههای خود از این حادثه را به مردم اعلام میکرد.
4- مایکل دوران
مایکل دوران وکیل خانوادههای قربانیان 11 سپتامبر بود که خود نیز به خیل قربانیان آن پیوست |
فعالیتها: وی به طور داوطلبانه وکیل چند تن از قربانیان حادثه 11 سپتامبر بود و به آنها خدمات مشاوره حقوقی و غیره ارائه میداد.
مرگ: در تاریخ 28 اوریل 2009 اعلام شد هواپیمای خصوصی او در ایالت «اوهایو» سقوط کرده است.
5- کریستوفر لندیس:
(تصویری از وی موجود داشت)
فعالیتها: مدیر عملیاتی گشت سرویس امنیت اداره حمل و نقل ویرجینیا
یازده سپتامبر: در فیلمی مستند به نام «پنتاکان» (PentaCon) شرکت کرد که در آن روایت رسمی آمریکا از برخورد یک هواپیمای بوئینگ به ساختمان پنتاگون در 11 سپتامبر به چالش کشیده شده بود. وی به عنوان یکی از شاهدان عینی برخورد شی پرنده به ساختمان پنتاگون، مجموعهای از عکسهای «جیسون اینگرسول» که لحظات مختلفی از برخورد هواپیما به این ساختمان را نشان میداد در اختیار سازندگان این فیلم مستند قرار داد.
فیلم مستند پنتاکان |
«جیسون اینگرسول» در روز 11 سپتامبر در ساختمان نیروی دریایی پنتاگون بود که فاصله چندانی با محل حادثه برخورد شی پرنده به ساختمان پنتاگون نداشت. وی در این روز تصاویری با کیفیت بالا از حادثهای که دولت آمریکا میگفت حمله به پنتاگون بوده است، تهیه کرد. در برخی از این عکسها افراد مختلفی در خودروهای دولتی دیده میشدند که ظاهراً خیلی زود به صحنه حادثه رسیدند.
فیلم |
مرگ: «کریستوفر لندیس»، دو ماه و نیم پس از دادن این عکسها به سازندگان این مجموعه مستند، درگذشت. علت مرگ وی خودکشی اعلام شد، که خانوادهاش با قاطعیت آن را رد کردند.
6- برتا شامپاین
برتا شامپاین |
فعالیتها: پرستار کودک «ماروین بوش»، برادر کوچکتر «جورج دبلیو بوش»، رئیس جمهور وقت آمریکا بود.
یازده سپتامبر: با توجه به مرگ بیش از حد مشکوک او و سمتی که برادر بوش در ساختمانهای تجارت جهانی داشت، تصور میشود او اطلاع زیادی از دخالت دولت آمریکا در حادثه 11 سپتامبر داشته است.
ماروین بوش از اعضای هیئت رئیسه شرکتی به نام «استراسک» بود که مسئولیت تضمین امنیت الکترونیکی ساختمان تجارت جهانی را به عهده داشت. نکته جالبتر اینکه این شرکت مسئولیت تضمین امنیت «فرودگاه دالس واشنگتن» را نیز به عهده داشت ـ یعنی همان فرودگاهی که به گفته دولت آمریکا، پرواز شماره 77 از آن برخاست و به ساختمان پنتاگون برخورد کرد!
ماورین بوش، برادر جورج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا در زمان حادثه 11 سپتامبر |
مرگ: ساعت 9 شب 29 سپتامبر 2003 پلیس «فیرفاکس» ایالت ویرجینیا تماسی داشت که در آن درباره یک حادثه تصادف توضیح داده شد. اما پلیس به زودی متوجه شد که این تماس با موارد اضطراری معمولی تفاوت دارد زیرا که مقتول ان حادثه زن 62 سالهای است که برای برادر رئیس جمهور کار میکند.
شامپاین از خانه خارج شده بود تا چیزی را از اتومبیلش بیاورد که ناگهان ماشین حرکت کرد و او را بین ساختمان کوچکی در کنار پادهرو آنجا و اتومبیل قرار داد. طبق گزارش پلیس، اتومبیل شامپاین پس از حادثه هنوز از دنده خارج نشده بود. درباره اینکه اتومبیل قبل از آنکه وی در موقعیتی قرار بگیرد که بتواند بین اتومبیل و ساختمان گیر کند، اتومبیل به حرکت در نیامده بود، هیچ توضیحی ارائه نشده است.
رسانههای آمریکا سکوت غیرقابل توجیهی در پوشش دادن این حادثه داشتند؛ روزنامه واشنگتنپست تنها روزنامهای بود که یک هفته پس از این حادثه آن را به طور ضعیف انعکاس داد.
7- پاول اسمیت:
پاول اسمیت |
فعالیتها: خلبان بالگرد تیم خبری کانال 7
یازده سپتامبر: وی در این روز خلبان بالگردی بود که اولین تصاویر را از صحنه برخورد هواپیمای دوم به برج جهانی ثبت کرد.
«جان دل گرینو» فیلمبردار این بالگرد بود و همرا با «پاول اسمیت» در این بالگرد حضور داشت. وی تأیید کرده است که خلبان بالگردی که اولین فیلم را از برخورد هواپیمایی به برج دو قلو که به ادعای دولت آمریکا پرواز شماره 175بود، پاول اسمیت بود.
علیرغم این، «جان دلگیورنو» پس از مرگ اسمیت از هرگونه اظهار نظر درباره آنچه در 11 سپتامبر دیده است، امتناع میکند.
مرگ: 7 اکتبر سال 2007 یک تاکسی با سرعت زیاد او را زیر گرفت. راننده تاکسی گفت که یک خودروی سیاهرنگ او را از جاده منحرف کرده و به سمتی که اسمیت بوده هدایت کرده است. این خودروی سیاه هرگز شناسایی نشد.
8- «دبورا پالفری»
دبورا پالفری که گفته بد قصد دارد درباره دولت آمریکا دست به افشاگری بزند، به طرز مرموزی کشته شد |
فعالیتها: سردسته گروهی از فاحشگان در نیویورک بود که بسیاری از مقامات بلندپایه آمریکا که احتمالاً در حادثه 11 سپتامبر دست داشتهاند، جزء مشتریان وی بودهاند. وی در آمریکا به «مادام واشنگتن معروف بود».
یازده سپتامبر: یکی از مقامات اسبق آژانس امنیت ملی آمریکا گفته است بعضی از فاحشههای تلفنی پالفری با خودروهای لیموزینی به پارتیهای شبانه برده میشدند که رئیس اسبق سازمان سیا و «پورتر گاس» که یکی از روسای «هیئت تحقیق درباره فعالیت نهادهای اطلاعاتی در قبل و بعد از 11 سپتامبر» بود در آن حضور مییافتند.
این اطلاعات با توجه به اینکه یکی از دلایل استعفای ناگهانی «پورتر گاس» در ماه مه 2006 به رسواییهای جنسی وی مربوط میشد، اهمیت دارد.
پلفری گفته بود: «من اطلاعاتی دارم که میتواند برای هیئت تحقیق 11 سپتامبر ارزشمند باشد».
نکته بسیار بحثبرانگیز این بود که «آلکس جونز»، مدیر سایت «اینفووارز»، در یک مصاحبه رادیوئی از «پلفری» درباره اهدافش پرسید وی ضمن اشاره به اینکه هرگز به دولتمردان آمریکا اجازه نخوهد داد با او معامله کنند، گفت هرگز قصد خودکشی ندارد ـ و خودکشی دقیقاً چند روز بعد عامل مرگ وی اعلام شد.
علت مرگ پالفری، خودکشی اعلام شد، حال آنکه وی به صراحت گفته بود قصد خودکشی ندارد |
«پالفری» در این مصاحبه اعلام کرد که قصد دارد مدارکش را به دادگاه ببرد و «دولت را به نحوی افشا کند که خود دولت میخواهد».
مرگ: 15 اوریل 2008شبکه خبری «سی.ان.ان» اعلام کرد مادام واشنگتن خود را حلق آویز کرده است.
9- سرلشکر «دیوید ورلی»
سرلشکر ولری از حقایقی درباره 11 سپتامبر آگاهی داشت که به نفعش نبود |
فعالیتها: فرمانده «حفاظت هوایی کشور» آمریکا
یازده سپتامبر: سرلشکر «دیوید ورلی» در روز 11 سپتامبر چند جت جنگنده را برای مقابله با هواپیماهایی که به ادعای آمریکا ربوده شده بودند به آسمان واشنگتن فرستاد.
از سال 1994 به سازمان حفاظت هوایی امریکا در پادگان «اندروز» دستور داده شده بود دو جت اف 16 را که به موشکهای رد یاب گرما مسلّح شدهاند همیشه در حالت آمادهباش نگه دارد که این موضوع تا صبح روز 11 سپتامبر 2011 رعایت میشد.
در این روز یک عملیات آزمایشی در حال انجام بود که باعث شد دو جت اف 16 مورد نظر بدون موشکهای مجهز به ردیاب گرمای خود پرواز کرد. وقتی مشخص شد که جتها مجبور بودهاند از وضعیت آزمایشی به موقعیت تهدید تغییر وضعیت دهند، در پادگان اندورز فرود آمدند و فورا به آسمان بالای پنسیلوانیا اعزام شدند.
این دو جت اف16 پرواز شماره 93 را تا منطقه «شانکسویل» تعقیب کرد و آن را سرنگون کرد.
در واقع دستور تغییر وضعیت اف 16 از حالت آزمایشی به وضعیت حمله توسط «دیوید ورلی» صادر شده بود. گفته میشود که ورلی اگاهی داشته است که چه کسی اف 16 ها را به وضعیت آزمایشی درآورده و آنها را خلع سلاح کرده بود.
مرگ: سرلشکر «دیوید ورلی» در روز 22 ژوان 2009 بر اثر برخورد دو قطار مسافربری در واشنگتن درگذشت.
محققان پس از بررسی حادثه برخورد این دو قطار، متوجه شدند که قطاری که دیوید ورلی در آن بوده است، روی کنترل اتوماتیک قرار داشته است.
حادثه تصادف دو قطار که سرلشکر ولری و همسرش در آن کشته شدند. |
مرگ مرموز شاهدان عینی 11 سپتامبر، البته به همین چند نفر محدود نمیشود؛ ما در قسمت بعد مرگ مرموز این شاهدان عینی را ادامه خواهیم داد.